• نگرش مبارزه طلبی[۲۴]: حالت تهاجمی در این نوع نگرش کاملا مشهود است. سازمان در مدیریت هوشمندی رقابتی بسیار فعال بوده و در جستجوی فرصت‌هاست. در این حالت، مدیریت دائما به دنبال شکار فرصت‌های جدید برای سرمایه گذاری وجنگ علیه آگاهی نداشتن از محیط است.

 

    • نگرش تهاجمی[۲۵]: در این حالت نیز سازمان بسیار فعالانه عمل می‌کند و مدیریت آشکارا به دنبال کسب اطلاعات راهبردی، تجزیه و تحلیل و استفاده ازآن می‌باشد.

 

    • نگرش فعال[۲۶]: سازمان همیشه به دنبال اطلاعات راهبردی در منابع اطلاعاتی عادی است ولی سیستم اطلاعاتی سازمان ساختاریافته نیست.

 

    • نگرش انفعالی[۲۷]: سازمان زمانی واکنش نشان می‌دهد که رقبا نسبت به سازمان حالت خصمانه‌ای از خود نشان دهند.

 

  • نگرش در خواب رفتگان[۲۸]: تیم مدیریتی سازمان به هوشمندی رقابتی یا مدیریت دانش علاقه‌ای نشان نمی‌دهد و از رقابت نمی‌ترسد.

جدول(۲-۱): رهیافت‌های تحلیلگر هوشمندی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع تحلیلگر حالت ذهنی روش‌ها ۱-مبارزه طلب ذهنیت جنگ طلبانه

 

جنگ بی‌رحمانه علیه اطلاعات نادرست

 

نزاع جعلی

 

موقعیت تدافعی

روش‌های پیچیده(مانند روش‌هایی که در عملیات جنگی استفاده می‌شود)

 

روش‌های متغیر(بعضا اخلاقی)

 

استفاده از منابع نامحدود و مهم

 

تیم رهبران

۲-تهاجمی مامور سرویس‌های جاسوسی

 

پژوهشگر سریع داده

 

شکارچی اطلاعات استراتژیک

منابع مهم

 

حرفه‌ای گرایی

 

دیده‌بان، کسی که به اطلاعات انسانی ارزش می‌افزاید.

۳-فعال مشاهده‌گر اطلاعات منابع محدود ۴-انفعالی آینده نگر پاسخ به حملات رقبا بودجه‌های بسیار محدود ۵-نگرش در خواب رفتگان هیچ اطلاعاتی ندارد کور، منفعل ذهنی

۲-۱-۲-۱۰- مدیریت هوشمندی رقابتی

 

هوش راهبردی تحلیل گرایانه است و دررابطه‌ی با این موضوع است که چه چیزی امکان پذیراست نه این که چه چیزى روى داده است. با توجه ‌به این که نقطه شروع هوش رقابتی اهمیت تعریف نکات کلیدی هوش دانسته شده است، کانون توجه به پایان فرایند (یعنی گزارش اطلاعات و دانش رقابتی به دست آمده از فرایند هوش رقابتی) معطوف می‌گردد (Heppes and Adeline,2009). در این‌جا بایستی اندکی وقت صرف گردد و به بازخورد و ارتباطات پرداخته شود. اثربخش‌ترین گونه‌های هوش رقابتی تقریبا یک سوم دوره عمر خود را به بخش پایانی و تهیه بازخورد و ارتباطات با کاربران می‌پردازند. این به دلیل اهمیت موضوع می‌باشد. از این رو مدیریت پروژه‌ هوش رقابتی در فاز پایانی کوشش می‌کند، دستاوردها را درست به دست کسانی بسپارد که در آن لحظه برای تصمیم‌گیری بدان نیاز دارند. در چنین شرایطی حتی گونه‌های ساده بازخورد و ارتباطات مانند تاخیرهای ناگهانی، ناتوانی در رسیدن به نتایج پایانی و دیگر بروزرسانى‌هایى که کاربر نهایى هوش رقابتی به آن نیاز دارد، نیز مهم هستند(Pamela and Consulting,2010). نکته مهم دیگری که باید بدان توجه شود، شناخت کاربر نهایى است. آیا مشتری هوش رقابتی، یک تحلیلگر است؟ آیا کسی است که با تصمیم‌های ناگهانی سر و کار دارد و وقت اندکی برای تحلیل دارد؟ اگر پروژه هوش رقابتی برای تصمیم‌گیری سریع به کار خواهد رفت، بایستی گزارش و پیشنهادهای خود را خیلی روشن، کوتاه و بدون پوشش و در گفته های مشخص به دست داد. از طرف دیگر، اگر گزارش و پیشنهادها برای ارزیابی یک تصمیم مهم به کار گرفته می‌شود، بایستی در آن به گزینه‌های گوناگون و پیامدهای هر یک اشاره شود. نکته کلیدی در اینجا، توجه کردن به نیازها و انتظارات تصمیم گیرنده است. هیچ گاه به کاربران متعددى که دارای نیازهای اطلاعاتی گوناگون هستند، نبایستى به یک چشم نگریسته شود. هوش رقابتی خوب با این موضوع ‌به‌درستی کنار می‌آید(Mcgonagle and Vella,2002).

 

این مهم است که روی یافته های معناداری که در پشت کارهای طاقت فرسا نهفته است؛ تمرکز شود. اگر کاربران به اطلاعات بیشتری نیاز دارند، همیشه باید منابع و مراجع گوناگونی که اطلاعات و دانش از آن گرفته شده اند، فهرست شوند. افزون بر آن لازم است تا گزارش هوش رقابتی درباره‌ رهیافت نتایج و این که چگونه چنین دستاوردهایی به دست آمده‌اند، اطلاعاتی را در برداشته باشد. کاربران هوش رقابتی بسیار تحلیل گرانه و نکته سنج و با هوش هستند و اغلب پرسش‌هایی در باره روایی و اعتبار رویکردی که با آن موضوع کلیدی هوش حل شده است، می‌پرسند. پس باید اطمینان پیدا کرد که رویکردهای تحلیلی، منابع اطلاعات و پیش فرض‌های ویژه‌ای که ‌بر مبنای‌ آن‌ ها پیشنهادات به دست آمده‌ا‌ند، خوب تشریح شده‌اند(مشبکی، رضوانیان زاده و خرمگاه،۱۳۹۰).

 

۲-۱-۲-۱۱- اهداف برنامه‌ هوشمندی رقابتی

 

سه هدف اصلی برنامه‌ هوشمندی رقابتی عبارتند از:

 

    1. درک کلی از یک صنعت و سازمان‌های رقیب(Prescott and Smith, 1989;Trim and Lee,2008)؛

 

    1. شناسایی زمینه‌هایی که در آن‌ ها رقبا آسیب پذیر هستند و ارزیابی آثار اقدام‌های راهبردی برسازمان‌های رقیب(Tao and Prescott, 2000; Calof and Wright,2008)؛

 

  1. شناسایی اقدامات بالقوه‌ای که امکان دارد یک سازمان رقیب به عمل آورد و موجب به خطر افتادن جایگاه یا پایگاه یک سازمان در بازار خاصی شود(Fuld,2006).

گیلاد یکی از کارشناسان حوزه هوشمندی رقابتی عنوان می‌کند که، “به طور کلی هدف از برنامه‌ هوشمندی رقابتی این است که حرکات مشتریان، رقبا، دولت و خیلی مسائل دیگر را پیش‌بینی نماییم”(Gilad,2006:29). این در حالی است که “ویورز” بر این باور است که هدف برنامه‌ هوشمندی رقابتی، فرایند کاهش عدم اطمینان محیطی در جهت بهبود تصمیم‌های مدیریتی است(Viviers,2005).

 

۲-۱-۲-۱۲- کاربردهای هوشمندی رقابتی

 

هوشمندی رقابتی در بسیاری از حوزه ها همانند مدیریت تحقیق وتوسعه کاربرد دارد. هوشمندی فنی رقابتی[۲۹] وپیش‌بینی تکنولوژیک استراتژیک[۳۰] دو مثال خوب از کاربرد هوشمندی رقابتی می‌باشند. هوشمندی فنی رقابتی، هوشمندی رقابتی در حوزه تحقیق و توسعه می‌باشد. هوشمندی فنی رقابتی اطلاعات حساس ‌در مورد تهدیدات فنی، فرصت‌ها یا تحولاتی است که توانایی بالقوه تاثیر بر موقعیت رقابتی سازمان را دارا می‌باشند(Calof and Smith,2010:31-32). هوشمندی رقابتی همچنین به عنوان هوشمندی رقابتی با تأکید قوی بر علم و فن‌آوری و تاثیر آن‌ ها بر فعالیت‌های تحقیق و توسعه می‌باشد. Dou and Manullang 2004: 103)). مثال‌های زیادی از کاربرد هوشمندی رقابتی در حیات تجاری وجود دارد. روز به روز بر تعداد سازمان‌هایی که در زمینه‌ی هوشمندی رقابتی سرمایه‌گذاری می‌کنند افزوده می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...